وقتی بهاربیاید

همچون رسول حق

باآیاتی مجسم

واندرزهای صمیمی

پیامی ازتوخواهدآورد

بادشتی ازگل زنبق

سرشارازعطرسخاوت

که مرامی برند

تاحضورگرم عشق

وقتی بهاربیاید

میلادراتجربه خواهم کرد

ازگیاهان برون آمده ازسنگ

ونفس های گرم زمین

وقتی بهاربیاید

امیدراتجربه خواهم کرد

ازکبوترهایی که درچشمانشان

خورشیدهای کوچک می درخشد

وقتی بهاربیاید

دردشت چشم انتظارباران

ازابرباران زا

همدلی راتجربه خواهم کرد

وسکوت باغ اندیشه من خواهدشد

آزادگی را

از سبزه های روییده بربام کاهگلی

تجربه خواهم کرد

وبه شکرانه ی این موهبت

سرسجاده ی سبز

سجده ی شکربجا می ارم

وقتی بهاربیاید

درکوچه باغهای خاطره

غزل عاشقانه می خوانم

به درخت های صبورباغ

سلام خواهم کرد

وبه پرستوهای کوچک

خیرمقدم خواهم گفت

باقطره های آب چشمه

تسبیحی خواهم ساخت

وبه اندازه ی هردانه ی ان

نام تورا خواهم برد

وقتی بهاربیاید

رازتورااقاقیها فاش خواهندکرد

باگلبرگهای اقاقیا

دفتری خواهم ساخت

دفتری پرمعنی

پرزپیغام بهار...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






 

نوشته شده توسط فرزانه طاهری در برچسب:ادبیات ,شعر,شعرفرزانه,غزل فرزانه طاهری,شعر فرزانه طاهری عکس,عکس شاعرانه,عکس باشعر,آپلود,دانلود,سرگرمی,ادبیات ,شعرکلاسیک,

ساعت موضوع <-CategoryName-> | لینک ثابت